نتایج جستجو برای عبارت :

غرامو پس میگیرم:)

اما هنوزم ارزوهامو پیدا نکردم
چیزی که از شدت خواستن، مانع خواب راحتم بشه و صبح به شوق اون از خواب بیدار بشم
رسیدن به چیزی یا کسی یا انجام دادن کاری
یا رفتن به جایی
جایی؟
چرا هست...
کاری ؟ اره هست... فعلا هست...
 
ببخشید الکی غر زدم
غرامو پس میگیرم
دوست ندارم باز بشینم غر بزنم
ولی الان‌وقته غره!
چی بگم جز غر!
امروز آرش یه حرفی بم زد که حتی نتونستم جوابشو بدم!
رضا تو گوشیم یه عکسی رو دید که هنگ کردم برا یه لحظه!
با آریا دعوام شد و اصلا همه چی از چشمم افتاد!
اومدم اتاق دیدم یکی از زبون من یه حرفی رو زده و اون حرف باعث میشد من از چشم دوستام بیافتم!
پس فردا امتحان اماری دارم
و شنبه هم الکترومغناطیس و زبان تخصصی
دوست دارم الان بشینم قد دنیا عر بزنم!
سه روز دیگه ماه تولدم شروع میشه!!!!!
همه پلنام واس
سلام.یکم طول میکشه به اینجا عادت کنم و جاهای مختلفشو بفهمم کجاست. با این حال شروع میکنیم...خیلی حرفا دارم از جمعه... از هرچیزی که روال دعواهای روزانه ی خونه رو تغییر میده متنفرم! میخاد عروسی باشه یا شهربازی یا هر کوفت و درد دیگه ای. جمعه رفتیم عروسی و چون راهش دور بود نیاز به ماشین داشت و بابام سر لج افتاده بود ماشین نمیگیره. جلوی پسرداییم مامان و بابام داشتند دعوا میکردند خخخ.  بیخیال عروسی که غرامو تو وبلاگ قبلی زدم ولی اینو بگم که آخر سر زفه ر
اون پست غر زدنه؟ آهان، ایناهاش.
جریان اینه که تو ماشینیم، داریم می‌ریم نکمک. من خوابیدم. بیدار می‌شم اما چشمام هنوز بسته‌ن، و می‌شنوم که مامان و بابام دارن حرف می‌زنن. دقیق نمی‌دونم چیه جریان حرفاشون چون از اول گوش ندادم، اما از محتواش می‌فهمم که انگار یکی از دوستای مامانم، درمورد نوع پوشش من به مامانم گیر داده!
وقتی رسیدیم نکمک می‌رم چتای تلگرام مامانم با اون آدم رو می‌خونم. (ببخشید مامان) به مامان گفته که آره، برای من سوال شده بود که چ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها